رمان رمان دو پرنس خودخواه description
قسمتی از رمان :
ساک های بزرگمون رو پشت سرمون میکشیدم،هنوز باورش برامون سخت بود که بعد از این
همه ۱۱ خر زدن قبول شدیم و بورسیه برای تحصیل داخل کره رو بردیم،تا اون جایی که من یادمه
از سالمون باشه،من و اجیم :لیلی عاشق کره بودیم،اسم من مریمه،یه خواهر ۱۱ سالگی تا
الان که دوقلو به اسم لیلی دارم،میدونم اسم هامون بهم نمیاد چون اسم من رو از رو اسم مادر
بزرگ مادریم و اسم اجیم هم از رو اسم مادربزرگ پدریم گذاشته شده.تهرانی هستیم ولی پدرم
دورگه کره ای ایرانیه،پدربزرگ پدریم کره ایه، ما دوقلو های ناهمسانیم.من منطقی و کمی شیطون ولی